درد و دل پنهانی

کاش میشد سکوت هم نوشت...

دوست داشتم واست سکوت بذارم...

درد و دل پنهانی...

بعضی وقتها عصبانی هستی خیلی عصبانی هستی... فک میکنی باید تلافی کنی..

تلافی میکنی...

اما دریغ... باید میبخشیدی ... باید صبر میکردی..

خدایا ببخشید تلافی کردم... ببحشید که نبخشیدم... 

الان خیلی پشیمونم...

از این به بعد به عصابانیتم به انتقامم فرصت میدم

درد و دل پنهانی...

سرم خیلی شدید درد میکنه

کلی کار هم دارم

از همه بدتر دنبال موضوع گشتن

من لایق کمک نیستم یا رب

اینو میدونم... میفهمم..

با تمام درکم از این موضوع میدونم که تو لایقه اینی که هوای منو داشته باشی

من اشتباه کردم

تو انتخاب استاد راهنمام اشتباه کردم

تمام حرفای پارسال تو ذهنمه

تمام راهنمایی هام

تمام عقلم

اشتباهی که مرتکب شدم

هنوزم معتقدم تو میتونی درسش کنی

تنها تو

درد و دل پنهانی...

من خیلی بد تو خوب کجای کاری...

نمیشه گله نکردهیچیدذست پیش نمیره

درد و دل پنهانی...

اون روز تو راه ب جامعی گفتم اون لحظه ک دیگه هیچ کاری ازت بر نمیاد اون لظه اوج تاریکی خدا میاد حضورش رو حس میکنی الان اوج تاریکیه میترسم از تاریک شدن بیشترش اما خدا هنوز دسش رو سمتم دراز نکرده دارم میرم قهر ... برای قهرم دارم میرم جایی که برام جهنم تفسیر میشد ...تو ترمینال منتظر اتوبوسم ...اشک تو چشمام مدام حلقه میزنه اما نمیتونم گریه کنم...محیطبده ترمینال...دل تنگه من...شب عاشورا..عزای حسینی درد و دل پنهانی...

خدا رو ندیدم ...نبودش... حسش نکردم...

شروعی دوباره لازمه...

شنیدم ختم 14000 صلوات برای 14 معصوم جواب میده ما ک همه کار کردیم اینم روش..

نیتم پیدا کردن یه کار مناسبه..

هیچ جا کم نذاشتم اما همیشه کم داشتم...

درد و دل پنهانی...

امشب رفته بودم سخنرانی... گفت خوبه که مشکل دارین... خیلی شعاره ها اما همش از مصایب زندگی گفت...گفت که گله نکنیم که ما 1% هم نچشیدیم چیزایی که گفتن دست خودم نیس اما دلم گرفته... داغ میکنم همش... موضوع پایان نامه بدجور ذهنم رو اشفته کرده... بی نظمی دهقانی که خیلی دیگه بیشتر.. چه اشتباه جبران ناپذیری رو کردم یه دفعه که همینجوری از ندامت میگفتم یکی نظر داده بود که بسه چه قدر میگی غلط کردم 10 بار درد و دل پنهانی...

یادم نبود برای پروژه دهقانی ی روز روزه نذر کردم از این ب بعد نذر هام همین جا مینویسم که فراموش نکنم

ان شاالله پنجشنبه نذرمو ادا میکنم

الانم اگه بعد 14000 صلواته اگه کار و درامدم ان شالله جور شد14000 لعن میفرستم

حاج قا گفت خیلی جواب میده

روسری مامان بزرگم هم میخرم میبرم برای شخصی ک نذرش کرده بودم

چهارشنبه ان شا الله

درد و دل پنهانی...

خیلی زیاد حرف دارما خیلی هم میام سر بزنم اما نمینویسم نمیونم چرا

باید از سفر تهران بوشهر و پایان نامم بگم اما اول از ی نتیجه بگم

پروژه 500ت برام هزینه برداشت اما خدایا شکرت می ارزید خیلی خوب بود بالاترین نمره رو گرفتم البته فحش ها و دردسرهایی ک داشتمو میام میگم

دارم میرم مراسم امشب بهتون سر میزنم

باید بنویسم ذهنم مشغوله محتاجم به حرف زدن

یا حق

خدایا من عاشقتم

از اون بنده هاتم که مطالبم رو میخونن بسیار سپاسگزارم

خیلی التماس دعا

درد و دل پنهانی...